جوانان امروز روزهای دفاع مقدس را ندیدهاند، اما وقتی به چشمان جوانان نگاه میکنیم کماکان برق آن روزها در چشمانشان دیده میشود. نباید جوانان را ناامید کنیم. اگر ما مدیران درد دین، انقلاب، کشور و فرزندان این جامعه را داریم و استقلال و آزادی کشور را میخواهیم، نباید اجازه بدهیم نسل مردان مردی که ایستادند و چنین افتخاراتی را آفریدند در خانه پیش زن و فرزند خود شرمنده شوند. آنها میشکنند که چرا نمیتوانند حداقل درخواستهای بحق فرزند خود را پاسخ دهند. آیا این بیانصافی و بیمروتی نیست؟ این مردان مرد نهتنها خودشان میشکنند بلکه غرور جوانان رشید آنها نیز در مقابلشان میشکند و فرو میریزد.
جوانانی که میبینند پدر آنها از دوران کودکی با چه زحمتی هزینهشان را تامین میکند تا درس بخوانند، اما امروز شغلی ندارند تا کمک پدر خانواده باشند. خانوادههای زیادی داریم که در آنها مادر خانواده با کارگری و تلاش، فرزندان یتیم خود را تربیت میکند تا درس بخوانند و وارد دانشگاه شوند، اما پس از فارغ التحصیلی که غیرت جوانی در این افراد وجود دارد و به دنبال آن هستند تا محبتهای والدین خود را جبران کنند، شرمنده خانواده میشوند، چون کار مناسبی پیدا نمیکنند. آن وقت حتی برای اداره امور جاری خود نیز باید دستشان را در مقابل والدینشان دراز کنند.
اگر روزی دشمن ما ، دشمن خارجی بود و صدام به کشور ما حمله کرد و مشکلاتی را به وجود آورد، امروز سوء مدیریت، ضعف درکارها و دوری از فرهنگ جهاد و شهادت است که به گونهای این مشکلات و معضلات را برای ما فراهم کرده است. امروز هم نارساییهایی در حوزه گرانی، فقر، تورم، بیکاری و آسیب های اجتماعی وجود دارد که مثل خوره به جان جامعه ما افتاده است. باید مثل همان موقع دست به دست هم دهیم و همانند همان روزی که با محبت و گذشت و صبر در دوران دفاع مقدس کار میکردیم مشکلات را برطرف کنیم. باید این روحیه را احیا کرده و از درگیری، نفاق و تنبلی پرهیز کنیم.
در حال حاضر و در شرایطی که بهترین منابع انسانی را در اختیارداریم؛ مدیریت، حلقه گمشدهای است که مانع استفاده درست از این سرمایهها می شود. وی افزود: ما در دهه 80 هم نفت را 10 دلاری فروختیم و هم 120 دلاری؛ ولی تفاوتی در کیفیت و سطح زندگی مردم ایجاد نشد. اینکه ما بزرگترین سرمایه های مادی و انسانی را در اختیار داریم و نمی توانیم از آنها به نحو درستی استفاده کنیم ناشی از فقدان یک مدیریت کارآمد و عقلانی است.
خرج تحصیل در کشور ما آنقدر بالاست که بسیاری از خانوادههای کم بضاعت ترجیح میدهند فرزندانشان اساسا قید تحصیل در مقاطع عالیه را بزنند تا مجبور نشوند هر سال میلیونها تومان هزینه دانشگاه را با مشکلات فراوان تهیه کنند. چنین شرایطی شاید اوج بیعدالتی در کشور باشد؛ آنهایی که بضاعت مالی دارند با پرداخت هزینه دانشگاه به مدارج علمی بالا میرسند، مدرک میگیرند و موقعیت اجتماعی خود را تثبیت میکنند، اما در سوی دیگر همین جامعه، خیلیها با حسرت دانشگاه زندگی میکنند، استعداد نهفته خود را سرکوب میکنند،چون تورم آنقدر به آنها فشار آورده که برای تامین نیازهای ابتدایی زندگی خود نیز دچار مشکلات فراوان شدهاند و در این روزگار آشفته مگر میتوان شاخ غول شهریه دانشگاه را شکست؟
اما غصه ما اين است چرا نیروهای خوب، جوانان پرشور و نیروهای آماده به کار به خوبی مورد استفاده قرار نمیگیرند. مردان مردی از همین نسل در دوران دفاع مقدس نشان دادهاند که چقدر افتخارآفرین هستند، اما امروز همان مردان مرد در پیچ و خم زندگی گرفتار هستند، از دیگر سو مردم بیش از هرکسی سختیهای ناشی از تورم و گرانی را میبینند.
اگر کسی میخواهد دختر و پسر خود را به خانه بخت بفرستد چقدر تحقیق میکند؟ میخواهیم تمشیت امور اجرایی خود را در دست فردی بگذاریم تا برای 75میلیون نفر برنامهریزی کند. آیا نباید تحقیق کنیم؟ باید دانست شعارهای تند و حرفهای احساسی نمیتواند گرانی، تورم، ناامنی، اعتیاد، فقر، بداخلاقی و دیگر مشکلات را حل کند. شعارهای تند نه تنها این مسائل را حل نمیکند، بلکه ممکن است به آنها دامن بزند. ما اینها را تجربه کردهایم و دیدهایم.
اگر سوءتدبیر و فقر در جامعهای باشد امکان ندارد بشود در آن جامعه امر به معروف و نهی از منکر كرد و مردم را به دین دعوت نمود. بنابراین اگر ما به بحث مسائل اقتصادی میپردازیم به عنوان وسیلهای است تا جامعه تعالی یابد.
هر روز که به انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری نزدیک می شویم، نامزدهای ریاست جمهوری سعی می کنند برنامه های خود را با جزییات بیشتری در بخش های مختلف فرهنگ، سیاست، اقتصاد و ... بیان کنند. در این میان اصلاح نظام آموزشی کشور و بهبود وضعیت معیشت معلمان جزو مهمترین برنامه های کاندیداهاست. حل معضلات آموزشی و مشکلات فرهنگیان در وزارت آموزش و پرورش به عنوان یکی از کلیدی ترین وزارتخانه ها برای تربیت نسل آینده از رویکردهای مهم کاندیداهای ریاست جمهوری در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری است.
نظر دکتر قالیباف را در این مورد مخوانیم:
- اطمینان میدهم در صورت توفیق خدمت، در هر شرایط اقتصادی و حتی در شرایط تحریم، برای خوب اداره کردن دو وزراتخانه مهم آموزش و پرورش و آموزش عالی، هیچ بهانه ای باقی نگذارم.
-بنده مطالبات معلمان را میدانم و برای فراهم کردن آنها برنامه دقیق دارم.
- تردیدی نداریم که سرمایه گذاری در فرهنگ و به ویژه حوزه آموزش و پرورش جزو پربازده ترین سرمایه گذاری هاست. آینده ما منوط به سرمایه گذاری در حوزه آموزش و پرورش است.
به گفته قالیباف اکنون بیشتر معلمان در کشور ما به دلیل دغدغه معیشتی دو شغله اند و اگر این طور نباشد قادر به اداره زندگی نیستند. معلمان ما به دنبال رزق حلال هستند و جز این که برای گذران زندگی دو شغله باشند یا چند شیفت کار کنند راه دیگری ندارند.»